معنی رودی در فومن

حل جدول

رودی در فومن

ماسوله


از توابع فومن

کسما


قلعه‌ای در فومن

قلعه‌رودخان


از دهستان‌های فومن

تولم


رودی درفرانسه

رن، مارن، سون، لِر، لوار


رودی درروسیه

اوب، ولگا، لنا

آمور، یانا

اکا، اوب، لنا

لنا، ولگا

دن، لنا، ولگا، آکا

ام، اوب، لنا

اوب، لنا

ولگا

اوب، ولگا

ام

لنا، ولگا

ام، لنا

اکا

اوب

ولگا، لنا

آکا، ‌لنا

لنا

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

فومن

فومن. [م َ] (اِخ) دهستان حومه ٔ فومن از یکصد آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمع نفوس آن در حدود 48000 نفر و قراء مهم آن عبارت است از: لولمان، گشت، کلاشم، خشک نودهان، خسمخ، رودپیش، چکوسر، گشت رودخان، کلده، گیگاسر، چیران، قلعه رودخان. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).

فومن. [م َ] (اِخ) شهر کوچک فومن مرکز شهرستان فومنات در 27 هزارگزی جنوب باختری رشت واقع و شامل شش قریه ٔ به هم پیوسته است به نامهای بازار، شهربیجار، جهودبیجار، شویل کنار، نقارچیان، خندق بیجار. جمعیت شهر در حدود هشت هزار تن است و دارای 300 باب دکان است. آب آشامیدنی شهر از چاه و روشنایی آن بوسیله ٔ برق تأمین میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


رودی

رودی. (اِخ) حارث بن مسلم رودی رازی، از روات است و حسین بن علی بن مرداس از وی روایت کند. (از معجم البلدان).

رودی. (اِخ) حسن بن مظفربن ابراهیم رازی رودی مکنی به ابوعلی از روات است و از ابی سهل موسی بن نصر رازی روایت دارد و ابوبکربن مقری از وی روایت کند. (از لباب الانساب).

رودی. (ص نسبی) منسوب به روده که محله ای (یا قریه ای) بوده است به ری. (از انساب سمعانی). رجوع به روده شود.


قوروقچی رودی

قوروقچی رودی. [ق ُ] (اِخ) دهی است از دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز، سکنه ٔ آن 428 تن. آب آن از چشمه و رودخانه. محصول آن غلات، حبوب، پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری است.راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).

سخن بزرگان

رودی

بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی.

معادل ابجد

رودی در فومن

600

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری